من یه پرندم ارزو دارم تو باغم باشی.
من یه خونه تنگ و تاریکم کاشکی تو بیای چراغم باشی.
من یه پرندم ارزو دارم تو باغم باشی.
من یه خونه تنگ و تاریکم کاشکی تو بیای چراغم باشی.
تو که رو غصه هام خط می کشیدی
منو گفتی به یه دنیا نمی دی
نفهمیدم تو این آشفته بازار
چی شد که از دل تنگم بریدی
يكي از ما داره باز به اون يكي دروغ مي گه
يكي از ما رفته باز سراغ يك يار ديگه
يكي از ما داره باز تو عشق، خيانت مي كنه
داره دستهاش به يه دست ديگه عادت مي كنه
اون تويي كه دست تو ، تو دست ديگري ديدند
اون تويي كه آدمها با دست به هم نشون مي دهند
اوني كه سادگي رفته از نگاش فقط تويي
اوني كه عشق و گذاشته زير پاش فقط تويي
برو از تو قلب من كه قلب من جاي تو نيست
ديگه دل عاشق اون دستهاي تو نيست
واسه برگشتن و موندن ديگه خيلي دير شده
ديشب تو را در خواب ديدم
امشب زودتر ميخوابم تا تو را بيشتر ببينم
اگر بدانم كه مردگان هم خواب مي بينند
من هم ميميرم تا تو را هميشه ببينم
به جاي دسته گلي که فردا در قبرم نثار مي کني
امروز با شاخه گلي کوچک يادم کن.
به جاي سيله اشکي که فردا برمزارم ميريزي
امروز با تبسمي شادم کن
به جاي اون متن هاي تسليت که فردا برام مي نويسي
امروز با يک پيغام کوچک خوشحالم کن
من امروز به تو نيازم دارم نه فردا
اگر بگریم گویند که عاشق است
اگر بخندم گویند که دیوانه است
پس می گریم و می خندم
که بگویند یک عاشق دیوانه است
دوست داشتن نم نم باران است
که کم کم می آید و به درازا می بارد.
چه زیباست اگر همواره اینگونه بباریم
و ابر همیشه بهار آسمان محبت باشیم ....
آغاز دوست داشتن است
گر چه پایان راه نا پیداست
من به پایان نیندیشم
که همین دوست داشتن زیباست.
تعداد صفحات : 4